چرا چین و ایران تلاش می کنند با یکدیگر همکاری کنند؟-راهبرد معاصر
مشارکت عمل گرایانه؛

چرا چین و ایران تلاش می کنند با یکدیگر همکاری کنند؟

اگر چه توافق نامه فراگیر بین دو کشور، مشارکت و همکاری آن ها را مستحکم تر خواهد کرد؛ اما بعید است که این به یک اتحاد کاملا استراتژیک تبدیل شود. واضح است که چنین اقدامی با مقاومت شدیدی از داخل ایران روبرو خواهد شد. تاکنون چین در مورد این توافق نامه اظهار نظری نکرده است. این کشور باید به دقت در برقراری روابط عمیق با ایران، نگرانی های اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را در نظر بگیرد. همچنین مشخص نیست که آیا بخش های بازرگانی و بانکی چین با وجود تحریم های آمریکا مایل به همکاری باشند یا خیر؟
الی گران مایه؛ کارشناس ارشد شورای روابط خارجی اروپا
تاریخ انتشار: جمعه ۲۷ تير ۱۳۹۹ - 17 July 2020

چرا چین و ایران تلاش می کنند با یکدیگر همکاری کنند؟

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ حتی قبل از ارائه هر گونه جزئیات به صورت رسمی، چین و ایران به دلیل گفتگوهای گزارش شده در مورد توافق نامه مشارکت استراتژیک بلندمدت در مرکز توجهات قرار گرفته اند. چراغ سبز این مذاکرات اندکی پس از نهایی شدن توافق هسته ای ایران در سال 2016 انجام شد – زمانی که شی جین پینگ رئیس جمهور چین در یک سفر تاریخی به ایران با رهبر ایران دیدار و گفتگو کرد. در آن زمان، دو کشور بیانیه گسترده ای را برای دستیابی به مشارکت رسمی تر منتشر کردند. به گفته مقامات ایرانی، نقشه راه مشارکت چند هفته پیش توسط دولت روحانی تصویب شد و اکنون نیازمند مذاکرات بیشتری بین طرفین خواهد بود.

 

توافق نامه مشارکت استراتژیک 25 ساله بین دو کشور در کنار ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی؛ مذاکرات پیرامون آن دارای پیامدهای مهم اقتصادی و ژئوپلیتیکی است. ماه ها طول می کشد تا جزئیات توافق نامه علنی شود. بر اساس گمانه زنی های رسانه ای و پیش نویس منتشر شده مبنی بر آن، این توافق نامه شامل سرمایه گذاری قابل توجه چین در بخش های مهم استراتژیک ایران مانند حمل و نقل، انرژی، ارتباط از راه دور، گردشگری و مراقبت های بهداشتی خواهد بود. همچنین این توافق نامه شامل همکاری های امنیتی و به اشترک گذاری اطلاعات می باشد. هر گونه همکاری امنیتی و نظامی بین چین و ایران اگر چه از سوی غرب به عنوان اقدامی تحریک آمیز در نظر گرفته می شود اما احتمالا با کندی زیاد همراه خواهد بود.

 

با نگاهی به رزمایش دریایی مشترک بین چین، روسیه و ایران در سال 2019م ؛ یکی از کارشناسان امنیتی چین در گفتگو با شورای روابط بین الملل اروپا اظهار داشت که این موضوع بیشتر ارسال سیگنال به آمریکا می باشد که پکن اشتهای مداخله گرایی بیشتری در عملیات امنیتی با ایران دارد. روابط تهران و پکن عمدتا رابطه ای عمل گرا، تجاری و غیرایدئولوژیک می باشد. ایران اکنون پیامدهای سریع رشد چین به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی را درک می کند. در واقع با توجه به تاثیر گسترده تحریم های ثانویه آمریکا بر تجارت اروپا با ایران؛ رهبران ایران اکنون به این نتیجه رسیده اند که چین تنها قدرت بزرگ جهانی است که می تواند سلطه اقتصادی آمریکا را به چالش بکشد و در مقابل فشارهای شدید آمریکا؛ حمایت و پشتیبانی اقتصادی و سیاسی کسب کند. در نقطه مقابل چین متوجه شده که ایران یک قدرت بزرگ منطقه ای است که در چهار راه خاورمیانه و آسیای میانه واقع شده که برای ابتکار کمربند و جاده بسیار مهم و حیاتی می باشد. همچنین ایران هنوز از پتانسیل زیادی برای سرمایه گذاری خارجی برخوردار است و چیزی که پکن می تواند در آن سرمایه گذاری گسترده ای انجام دهد.

 

پس از سفر شی جین پینگ به ایران در سال 2016م مذاکرات در مورد توافق نامه مشارکت کم کم شروع شد. در طی سفر کارشناسان شورای روابط خارجی اروپا به پکن در طی سال گذشته؛ بسیاری از کارشناسان چینی از ناامیدی و نارضایتی دولت و شرکت های تجاری چین از ایران پس از توافق هسته ای سخن گفتند زیرا که پس از برجام به ضرر چین، شرکت های اروپایی و آمریکایی وارد سرمایه گذاری در ایران شده بودند. اما این رویه در سال 2018م پس از خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم های ثانویه علیه ایران دوباره تغییر کرد.

 

همچنین از بحث و گفتگو با کارشناسان و مقامات چینی مشخص شد که چین هیچ تمایلی ندارد به خاطر مسئله ایران، مذاکرات تجاری خود را با آمریکا به خطر بیندازد. بر اساس گفتگوهای ایرانی، به دنبال خروج آمریکا از توافق هسته ای، چین در ازای دسترسی به شبکه های مالی این کشور، کمیسیون های سنگینی را برای بازیگران ایرانی اعمال کرد. بنا بر گزارش ها، برخی از بانک های دولتی چین از بیشتر فعالیت های خود با ایران عقب نشینی کرده اند. در ماه اکتبر، چین از یک پروژه بزرگ گاز در ایران خارج شد. علاوه بر این، پس از تلاش ایالات متحده برای تحریم نفتی ایران در ماه مه 2019، خرید های نفتی چین از ایران کاهش یافته است. ( اگر چه همچنان چین مقصد اصلی صادرات نفتی ایران می باشد)

 

اکنون به نظر می رسد که در یک سال گذشته، ایران و چین که از روابط نامناسبی با دولت ترامپ برخوردار هستند گفتگوهای خود را تسریع بخشیده اند. این اقدامات در کنار منافع اقتصادی ملموس می تواند دارای مزایای ژئوپلتیک باشد. در طی سالهای اخیر ایران کاملا آگاه است که از نوع افزایش سرمایه گذاری و پروژه ها زیربنایی چین در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و اسرائیل شده، سود نبرده است. یک توافق نامه مشارکت بلندمدت می تواند به تهران کمک کند تا همکاری اقتصادی بیشتری با این کشور داشته و ابتکار کمربند و جاده بتواند زمینه اشتغال زایی در ایران را فراهم سازد.

 

توافق نامه چین و ایران از بعد سیاسی بزرگی برخوردار می باشد. ایران نسبت به این واقعیت که رقابت بزرگ قدرت بین ایالات متحده و چین احتمالاً در سالهای آینده شدت خواهد گرفت کاملا آگاه است. مذاکرات پیرامون توافق نامه چین و ایران فرصتی را برای تهران فراهم می کند تا در بحث و گفتگو در مورد روابط اقتصادی با چین، توجه کشورهای غربی را جلب کند. این امر می تواند به ایران ابزار چانه زنی مفید در مذاکرات آینده با اروپا و آمریکا بر سر کاهش تحریم ها ارائه کند. در واقع تهران می تواند این توافق را به عنوان نیروی موازنه بخش در روابط غرب با پکن و مسکو به تصویر بکشد.

 

ایران برای محافظت از خود در مقابل فشارهای آمریکا در سازمان ملل به چین و روسیه متکی است و در صورتی که دولت ترامپ در اقدامی بحث برانگیز با توسل به مکانیزم ماشه تحریم های سازمان ملل را علیه ایران برگرداند می تواند با واکنش جسورانه آن ها روبرو شود. چین در آژانس بین المللی انرژی اتمی به مدافع ایران تبدیل شده است. در ماه گذشته چین رای منفی به قطعنامه شورای حکام آژانس داد و اکنون ایران به دنبال تغییر عضوناظر به عضو دائم سازمان همکاری شانگهای است - اقدامی که نیاز به پذیرش و تایید چین دارد.

 

اشتیاق ایران به توافق نامه مشارکت با چین به شدت در سیاست های داخلی ایران نقش دارد. رهبر ایران حامی تشکیل اتحادهای استراتژیک با قدرت های غیر غربی است و آن ها را از ایالات متحده و اروپا قابل اعتمادتر می داند؛ احساسی که تنها پس از خروج آمریکا از برجام قوی تر شده است. حسن روحانی اگر چه خواهان حضور غرب در ایران است اما وی همچنین از ادغام بیشتر با اقتصادهای آسیایی مانند چین، ژاپن و کره جنوبی حمایت و پشتیبانی کرده است. اکبر هاشمی رفسنجانی مرشد وی و رئیس جمهور پیشین ایران مدافع اقتصاد دن شیائوپینگ در چین بود. روحانی اکنون در سال آخر دولت خود و پس از تلاش های ناموفق برای بازگشایی اقتصاد ایران به سمت غرب پس از برجام، درصدد است برای موازنه بخشی آمریکا و اروپا به یک توافق عادلانه با چین، قدرت بزرگ جهانی دست یابد.

 

مخالفان داخلی حسن روحانی پس از سال ها حمله به وی به دلیل برجام، اکنون به دنبال پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده هستند. آن ها اکنون به دولت به دلیل مذاکرات پنهانی با چین حمله می کنند. چنین توافق بزرگی نیازمند تصویب در مجلس شورای اسلامی دارد که اکثریت کرسی آن در اختیار اصول گرایان می باشد. برخی از اعضای آن مخالفت شدیدی با این اقدام نشان داده اند. اگر چه توافق نامه فراگیر بین دو کشور، مشارکت و همکاری آن ها را مستحکم تر خواهد کرد؛ اما بعید است که این به یک اتحاد کاملا استراتژیک تبدیل شود. واضح است که چنین اقدامی با مقاومت شدیدی از داخل ایران روبرو خواهد شد. تاکنون چین در مورد این توافق نامه اظهار نظری نکرده است. این کشور باید به دقت در برقراری روابط عمیق با ایران، نگرانی های اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را در نظر بگیرد. همچنین مشخص نیست که آیا بخش های بازرگانی و بانکی چین با وجود تحریم های آمریکا مایل به همکاری باشند یا خیر؟ علاوه بر این اجرای توافق بین چین و ایران به تصمیم آمریکا گره خورده است.

 

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار
یادداشت جمال سالمی، تحلیلگر الجزایری؛ / ۱ روز پیش

شاخص‌های فروپاشی اقتصاد رژیم صهیونیستی

یادداشت حسن حیدری، کارشناس مسائل اقتصادی؛ / ۱ روز پیش

چرخه نامطلوب حمایت و قیمت‌گذاری در اقتصاد